حرکات اجتماعی در تاریخ ایران تجربه خوبی را در اختیار انقلاب اسلامی قرار داد. قیام «رئیسعلی دلواری» نیز به درد و سرنوشت نهضت جنگل دچار شد. بودن در میان دلیران تنگستان، کسانی که به رئیسعلی خیانت کردند یا فریب دشمن را خوردند و او نیز همچون دیگر همقطارانش در جریان نهضتهای ضد استعماری به شهادت رسید. اما سرانجام همه آن نهضتها به انقلاب اسلامی ایران ختم شد. ماندگاری نهضت اسلامی ایران از انقلاب سال 1357 تا کنون به دو عامل بستگی دارد؛ یکی همراهی و پایداری مردم و دیگری وجود نیروهایی که از یاران امام(ره) بودند. اکنون نیز چنین شرایطی در زمان رهبری حضرت آیتالله خامنهای در کشور وجود دارد. مردم این زمان با گذشته نه چندان دور تاریخ ایران تفاوت دارند، این تفاوت را میتوان در مقاومت و ایستادگی بر سر آرمانهای انقلاب خود مشاهده کرد. هر چند در میان یاران امام و رهبری دو وجه دیده میشود؛ اما کفه وجود نیروهای انقلابی و همراه از کفه وجود نیروهای فریبخورده یا خائن سنگینتر است. اکنون نیز میتوان در میان خواص هم دکتر حشمتها را دید که فریب دشمن را خوردهاند و هم احمد کسماییها را که خیانت کردند؛ اما هستند نیروهای انقلابی و وفاداری، همچون سردار قاسم سلیمانیها که حتی حاضرند جان خود را فدا کنند؛ اما پرچم جمهوری اسلامی ایران به دست عوامل دشمن به آتش کشیده نشود. فتنههایی که در برخی زمانها در کشور شکل گرفته، چهره خائن و فریب خورده را آشکار میکند. فتنه 1378 و 1388 نمونههایی از برداشتها، تحلیلها، محاسبات نادرست یا حتی با برنامه از سوی برخی در داخل و حمایت دشمنان خارجی شکل گرفت و باعث شد تا آنهایی که از قطار انقلاب پیاده شدهاند، شناسایی شوند. در جریان آشوبهای پاییز امسال در برخی شهرهای ایران نیز جلوه دیگری از فریب و خیانت دیده شد. برخی همچنان فریب وعدههای دشمن را میخورند و برخی هم همچنان به خیانتهای خود ادامه میدهند. اما باید به این درک برسند که بازنده اصلی، فریبخوردگان و خیانتکارانی هستند که پشت انقلاب را خالی کردند. کوچکترین لغزش در میان برخی خواص است که باعث بروز مشکلاتی مشابه آنچه گفته شد، میشود. عامل پیروزی انقلاب اسلامی وفاداری مردم به انقلاب و امام(ره) همچنین وجود یاران وفادار و تابع ایشان بود. بیشک، ادامه و ماندگاری انقلاب اسلامی نیز به همین عوامل بستگی داشته و دارد، وفاداری مردم به انقلاب و رهبری و وجود یاران و خواص در بدنه انقلاب که بصیرت هم باید داشته باشند، عامل مهم استحکام انقلاب اسلامی است. در درون انقلاب اسلامی هم باید مراقب نفوذیها، واماندهها، بریدهها و در راه ماندهها و افرادی همانند حشمت و کسمایی بود. میرزاکوچکخان به دکتر حشمت یار دیرینه خود هشدار داد و او را از عواقب اقدام خود با خبر کرد؛ اما او فریب دشمن را خورده بود و اکنون که نزدیک به 40 سال از عمر انقلاب اسلامی میگذرد، باید از الگوهای مقاومت انقلاب اسلامی تبعیت کرد. به آنهایی که عافیتطلب هستند و در بزنگاههای حساس راه خود را از انقلاب کج میکنند، نمیتوان اعتماد کرد. درسی که باید از تاریخ نهضتهای ایران گرفت، الگوی مقاومت و وفاداری است.